پنجشنبه , فروردین ۹ ۱۴۰۳
خانه / گوناگون / کتاب تکنیک تست زنی به روش مهندسی معکوس سال ۹۹

کتاب تکنیک تست زنی به روش مهندسی معکوس سال ۹۹

کلمات جستجو شده در گوگل (کتاب تکنیک تست زنی به روش مهندسی معکوس سال ۹۹)

تکنیک تست زنی به روش مهندسی معکوس- همیار دانشجو آموزش مهندسی معکوس, روشها و تکنیک های تست زنی نفرات اول کنکور. مهندسی– جزوه آموزش کامل تکنیک های تست زنی مهندسی معکوس ( به دو صورت ورد و پی دی اف).آموزش کامل تکنیک های تست‌زنی مهندسی معکوس | همیشه آنلاین آموزش کامل تکنیک های تست‌زنی مهندسی معکوس و روش های نوین حل تست کنکور و حل تست بدون معلومات آیا می توانیم به صورت شانسی به سوالات چند گزینه ای پاسخ مهندسی معکوس در تست زنی | چگونه معکوس عمل کنیم ؟ | همیشه مهندسی معکوس در تست زنی علمی هست که در سوی عکس طراحی تست با کمک .مطالب و مقالات آموزشی -> تکنیک های تست زنی و حل تست -> مهندسی معکوس در تست زنی اما ما به طور کامل با این روش و روش های مشابه که ادعای کشف گزینه درست و تکنیک های

کتاب تکنیک تست زنی به روش مهندسی معکوس

آموزش تست زنی با کمترین معلومات
مهندسی معکوس چیست؟

مهندسی معکوس روشی جالب و شگفت انگیز برای کشف گزینه صحیح درآزمونهای چهار گزینه ای است این روش مبتنی بر آموزش قوانینی است که طراحان سئوالات کنکور بطور نا خوداگاه در متن سئوال ویا بین گزینه ها ایجاد می کنند که با یادگیری این قوانین قابلیت کشف گزینه صحیح با حداقل ویا بدون معلومات را بدست می آوریم پایه علمی این روش سایکوسایبرنتیک یعنی (تفکردرموردتفکر) وموضوع آن شیوه تفکر طراحان آزمونها و قانونمندیهای آن است.از دیگر اسمهای این تکنیک موارد زیر را می توان نام برد.

۱) شکار گزینه صحیح بدون معلومات      ۲) طراحی تست بر اساس            NLP (3 تست زنی بدون معلومات
۴) کشف گزینه صحیح بدون معلومات     ۵) تکنیک تله گذاری در تست ها      ۶) NLP  و مهندسی معکوس
۷) تکنیک NLP  درانتخاب گزینه صحیح     ۸) تست زنی نفرات برتر کنکور        ۹) تست زنی در ۱۰ ثانیه
آیا می دانید با زدن حتی یک تست صحیح می توانید شانس موفقیت خود را افزایش داده
و چند هزار نفر را پشت سر بگذارید
آیا می دانید ظرفیت پذیرش دانشجو در رشته های مختلف تحصیلی بسیار محدود است بنابراین اگر شما بتوانید حتی دو تست بیشتر از دیگران بزنید،شما قبول خواهید بود؟!
 آیا می دانید با استفاده از روشهای ارائه شده در این بسته آموزشی شماحداقل یگ گام جلوتر از دیگران حرکت می کنید؟!
 آیا می دانید با استفاده از شیوه مهندسی معکوس و منطق فازی می توانید حتی با کمترین معلومات گزینه صحیح را تشخیص دهید؟!
 آیا می دانید که سوالات کنکور چگونه طرح می شوند و طراحان از چه قوانینی باید به اجبار پیروی کنند؟!
 آیا می دانید که طراحان سوال به وسیله چه شیوه ها و شگردهایی پاسخهای صحیح را نادرست جلوه می دهند؟!
 آیا می دانید طراحان سوالات کنکور  حق ندارند هر جور که می خواهند جواب سوالات را بین گزینه ای «الف» و «ب» و «ج» و «د» توزیع کنند.؟!
آیا می دانید احتمال وجود گزینه های همسان به صورت پشت سرهم نباید از ۱۰ درصد بیشتر باشد؟!
 آیا می دانید چگونه باید مطالعه کنید؟!
 آیا می دانید به چه شیوه ای باید امتحان بدهید؟!
 آیا می دانید…..؟!
کاملترین بسته آموزشی مهندسی معکوس کنکور را در اختیار شما گذاشته ایم…
مناسب برای تمامی مقاطع تحصیلی کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد، دکترا، آزمون های استخدامی و هرگونه آزمون دیگر…
محتویات این مجموعه  :
۱ – جزوه آموزش کامل تکنیک های تست زنی مهندسی معکوس ( به دو صورت ورد و  پی دی اف)
۲ – کاربرد تکنیک های تست زنی برای سوالات کنکور (در دو فایل ورد ) ۲۶  و ۵ صفحه
در فایلهای ورد کاربرد تکنیک های تست زنی برای سوالات کنکور, نمونه تستهای کنکورهای سالهای گذشته به روش مهندسی معکوس جواب داده شده است تا شما راحتتر با نحوه انتخاب گزینه صحیح به روش مهندسی معکوس آشنا شوید
در این بسته ارزشمند ۳ هدیه گرانبها به رایگان تقدیمتان میشود :
آموزشها و تکنیک های مندرج در این سه هدیه شما را در تست زدن صحیح هر آزمونی کمک خواهد کرد .
۱ – کتاب آموزش فنون تست زنی :فنون تست زنی، یکی ازمهارتهای لازم در دوران دبیرستان و به خصوص کنکور است. تسلط بر تست زنی در موفقیت کنکور تاثیرغیرقابل انکاری دارد
۲ – کتاب روانشناسی طراحی تست : تکنیکهای پاسخگویی بدون حل تست
۳ – شیوه های ماهرانه مطالعه کردن
قطعا استفاده از این مجموعه درصد قبولی شما را بیشتر و چندین برابر خواهد کرد .تصمیم خود را بگیرید و در خود تحول ایجاد کنید.
ما این مجموعه را با قیمتی بسیار اندک تقدیم شما میکنیم. شما کاملتر از این مجموعه را جایی دیگر نخواهید یافت .
در عرض یک دقیقه صاحب این مجموعه ارزشمند شوید .
شایان ذکر است که بیشتر سایتها فقط  جزوه آموزش مهندسی معکوس را به مبلغی دو برابر این سایت ارائه میدهند .
به یقین ارزش این مجموعه چند برابر این مبلغ است .
در عرض یک دقیقه صاحب این مجموعه و هدایای ارزشمند شوید
حتی اگر یک روز به کنکور مانده فرصت را از دست ندهید.
 
روش تست زنی بدون مطالعه
آموزش کامل تکنیک های تست‌زنی مهندسی معکوس
روش تست زنی مهندسی معکوس روشی است که در آن از خصوصیات ذهنی طراح سؤال برای رسیدن به پاسخ درست کمک گرفته می‌شود. از آنجا که چیدمان سوالات و پاسخ ها هر سال پیچیده و حساب شده تر می‌شود، این روش در آزمون های سال‌های اخیر کارآیی کم‌تری دارد.
لازم به توضیح است که این روش تحت هیچ شرایطی نمی‌تواند جایگزین آموزش صحیح شود و تنها به عنوان یک روش کمکی هنوز هم کارآیی مختصری دارد.
آیا واقعا می توان شانسی تست زد!؟
این سوال را باید با احتیاط زیاد پاسخ داد! اگر بگوئیم شانسی می توان در کنکور سراسری تست زد این بدان معناست که آزمون سراسری دیگر چندان معتبر نیست چرا که وقتی عده ای به طور شانسی و تصادفی بتوانند نمره قبولی را کسب کنند دیگر زحمت و سختی دیگر داوطلبین در خواندن عمیق و برنامه ریزی شده دروس بی معنا می شود و در نتیجه کل اعتبار دانشگاه زیر سوال می رود.
از سوی دیگر اگر بگوئیم نمی توان در کنکور شانسی تست زد، با اعتراض عده بسیاری از استادان درس ها روبرو می شویم که با اطمینان خاطر و اعتماد به نفس کامل و حتی به طور تضمینی سوالات احتمالی کنکور ۸۳ را قبل از کنکور پیش روی شما می گذارند و حتی حاضر به شرط بندی نیز برای ادعای خود می باشند!!!
به نظر می رسد که اشکال در خود کلمه ”شانس“ است که اگر به جای آن از کلمه ”احتمال“ استفاده شود موضوع شکلی علمی تر و قابل توجیه تر به خود می گیرد.
شاید اگر کنکورهای سراسری و آزاد مقاطع مختلف کارشناسی ارشد کاردانی به کارشناسی و.. سال ۸۳ اولین کنکور ها در نوع خود بودند استفاده از تکنیک های علوم احتمالات و دانش استنتاج فازی برای امکان سنجی دستیابی سریع به جواب های درست در آزمون های تستی معنای چندانی نداشت. اما حقیقت این است که بیش از بیست سال نمونه تست در رشته های مختلف مقابل روی ماست که اگر سوالات آزمون های پایان ترم دبیرستان های برتر(یعنی همان جاهایی که طراحان تست در آنجا تدریس می کنند) را نیز به آن اضافه کنیم و همچنین تست های احتمالی موسسات خصوصی را نیز در نظر بگیریم با یک بانک اطلاعاتی بسیار بزرگ از داده های نمونه آماری مواجه می شویم که می توان فقط با یک دسته بندی ساده و شمردن تعداد تکرارهای هر دسته در کنکورهای سالهای اخیر به راحتی به قوانینی قابل اطمینان برای حدس زدن شانسی سوالات سال دیگر دست یافت.
این درحالی است که موضوعات اصلی درسی در سالهای اخیر تغییری اساسی نداشته اند و حتی نسبت به گذشته ساده تر نیز شده اند.
بنا براین می توان در جواب این سوال که :”آیا در آزمون های سراسری چهارگزینه ای می توان شانسی هم تست زد؟!“ چنین پاسخ داد که:”به دلایل زیر می توان از قوانین علوم آمار و احتمالات و روش استنتاج فازی در یافتن گزینه های با احتمال درستی بالا استفاده کرد و از این تکنیک به عنوان مکمل (در مواقعی که نسبت به درست بودن جواب تردید داریم ) و به عنوان تنها روش (برای مواقعی که هیچ چاره ای جز رها کردن تست نداریم) کمک گرفت:
دلیل اول: سیلابس یا فهرست مطالب و موضوعات درسی ثابت و از قبل مشخص است و کرانه های هر موضوع و میزان توقع استادان برای تسلط دانش آموزان به هر مبحث نیز تا حدود زیادی مشخص است.
دلیل دوم: به دلیل در دسترس بودن و وجود بیش از پانزده سال سوالات آزمون های سراسری امکان دسته بندی تست ها به شکل های مختلف (موضوعی تکرار ترکیبی و…) وجود دارد که بعد از دسته بندی می توان با کمک نرم افزارهای آماری منحنی توزیع سوالات و احتمال ظهور آنها در کنکور ۸۳ را استخراج نمود و از این راه به شکلی علمی به سراغ تست های سال آینده رفت.
دلیل سوم: به دلیل سود آوری شدید و بسیار بالای سرمایه گذاری در حوزه کنکور سراسری کارشناسی و این اواخر کارشناسی ارشد بسیاری از خبرگان و مغزهای متفکر کشور به سمت دسته بندی و روشن سازی مباحث و فرمول بندی قواعد و ساده سازی مفاهیم روی آورده اند و نتیجه کار خود را اغلب در قالب جزوات دست نویس کلاسی و بعضا در قالب کتابهای کمک درسی وارد بازار کرده اند. با تهیه این کتب و استفاده از نتایج و زحمات کار این خبرگان حوزه آموزش در ساده سازی مفاهیم درسی می توان انرژی مطالعه را روی مباحثی متمرکز کرد که در ۹۰ درصد مواقع سوالات از این مباحث استخراج می شود. به این ترتیب می توان به جای توزیع یکنواخت زحمت درس خواندن و همچنین وقت آزمون روی تمام سوالات فقط روی آن دسته از مباحثی متمرکز شد که امکان قبولی ما را در کنکور سراسری بالا می برند.
دلیل چهارم : چهارمین دلیل برای امکان پذیری استفاده از قوانین احتمالات و استنتاج فازی در کنکور سراسری الزام طراحان تست در توزیع نرمال و یکنواخت سوالات پیچیده و ساده در هر آزمون می باشد. به عبارت دیگر دست و بال طراحان کنکور برای هر نوع مانور در طراحی سوالات باز نیست و ایشان مکلف اند که در طراحی سوالات سطح تمام دانش آموزان شرکت کننده را در نظر بگیرند. بدیهی است که همه داوطلبین شرکت کننده در آزمون به یک اندازه باهوش نیستند و در یک سطح واحد از آمادگی قرار ندارند. سطح علمی مدارس کشور در شهرهای مختلف و حتی در سطح یک شهر نیز یکسان نیست. بنابراین طراحان تست باید به طور متناسب و معنی دار سوالات بسیار مشکل نسبتا مشکل ساده خیلی ساده را در دفترچه آزمون پخش کنند و این فرصت را برای طیف های مختلف شرکت کننده فراهم کنند تا فراخور سطح علمی و میزان تسلط خود بخشی از این سوالات را شکار کنند.
دلیل پنجم: توزیع گزینه های درست در بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ سوال هر آزمون باید به شکلی باشد که امکان شانسی زدن گزینه ها را به حداقل برساند. به عبارت دیگر هر یک از گزینه های الف و ب و ج ود باید بتوانند به طور یکسان از گزینه های درست بهره مند شوند که اگر بخواهیم به طور آماری صحبت کنیم باید بگوئیم تقریبا ۲۵ درصد اوقات باید هر گزینه برای درست بودن انتخاب شود. این درحالی است که طراح تست نمی تواندبه دلخواه خود هر چند بار که بخواهد پاسخ درست را روی یک گزینه (مثلا الف) متمرکز کند. او باید از منحنی توزیع نرمال برای توزیع سوالات استفاده کند که این باعث می شودتا طراح تست فقط حق داشته باشد ده درصد موارد جوابهای درست را روی یک گزینه تکراری قرار دهد.
دلیل ششم: اگر داوطلب نداند که جواب صحیح یک تست چیست بین چهار گزینه سرگردان می ماند و در نتیجه برای او احتمال درستی هر سوال ۲۵% است. از سوی دیگر احتمال نادرستی هر گزینه نیز برای او ۲۵% است. از آنجا که هر سه سوال غلط یک سوال درست را از بین می برد در نتیجه او اگر مثلا فقط گزینه های الف پاسخ نامه را سیاه کند. هر چند طبق قانون احتمالات حتما یک چهارم یا بیست و پنج درصد علامت زده های او صحیح می باشند اما از سوی دیگر ۷۵% غلط باعث می شود تا میانگین او صفر شود. این در حالی است که تمام ۲۵۰ یا ۳۰۰ سوال کنکور فقط مربوط به یک درس نیست و برای هر درس بین ۱۵تا ۲۰ سوال کنار گذاشته می شود که این قانون باید در هر درس حاکم باشد و در نتیجه در یک بازه ۲۰ سوالی نیز باید قوانین توزیع نرمال حاکم باشد. اما از سوی دیگر بین چهار گزینه همیشه فقط یکی درست است و سه گزینه دیگر اشتباه می باشند. بنابراین اگر داوطلب روشی بلد باشد که بتواند در هر سوال تست یکی از گزینه های نادرست را پیداکند در نتیجه احتمال درستی سه گزینه دیگر را به ۱۰۰ تقسیم بر سه یعنی ۳/۳۳ % افزایش داده است. در این حالت اگر به طور تصادفی تا آخر دفترچه فقط یکی از گزینه ها را تصادفی انتخاب کند طبق قوانین احتمالات او احتمال دارد که در ۳/۳۳ درصد اوقات درست و در ۶/۶۶ درصد موارداشتباه بزند و این یعنی نسبت به قبل اندکی شانس قبولی و امتیاز گیری او بیشتر شده است. دقت کنید که داوطلب می تواند ابتدا با علامت زدن آن بخش از سوالات بسیار ساده و راحت تعداد سوالات تردیدی را به حداقل برساند و بعد از این تکنیک استفاده کند که طبیعی است تا حدودی شانس قبولی خود را افزایش می دهد. البته او باید این خطر را نیز به جان بخرد که ممکن است با غلط زدن سوالات مشکوک امتیاز درستی مربوط به سوالات ساده را هم از دست بدهد و در نتیجه نسبت به افراد بسیار ضعیف تر ازخود امتیاز پائین تری بگیرد. اما به هر تقدیر در این روش احتمالات و قوانین آماری دخالت دارند و احتمالات همانگونه که ممکن است در بعضی مواقع معجزه بیافرینند. با اندک اشتباهی می توانند منجر به فاجعه شوند.
دلیل هفتم: هفتمین دلیل این است که یافتن جوابهای نادرست معمولا بسیار ساده تر از یافتن پاسخ های صحیح است. طبق قوانین احتمالات جمع احتمال درستی و نادرستی برابر عدد واحد یعنی یک و میزان ثابتی است و هر چه مهارت فرد در یافتن جوابهای غلط بیشتر شود به طور وارون احتمال اینکه او جواب درست را علامت زند بسیار بیشتر می شود. از سوی دیگر همانطوری که گفتیم احتمال یافتن جواب نادرست خیلی مواقع بسیار راحت است. البته طراحان تست برای اینکه جوابهای نادرست به راحتی لو نروند از تکنیک های مبهم سازی و تارنمایی جوابهای غلط نیز کمک می گیرند و سعی می کنند با تزریق جوابهای شبه درست و گول زننده نظر داوطلب را به سوی خود جلب کنند. اما این روش ها بسیاری اوقات آنقدر ابتدایی و کودکانه است که با اندکی دقت و حواس جمعی می توان بدون هیچ پیش زمینه ذهنی به راحتی دست طراح تست را خواند و با خط زدن جوابهای با احتمال نادرستی بالا به سرعت و به راحتی به جواب درست نزدیک شد.
دلیل هشتم: حتی مسلط ترین داوطلبین کنکور نیز هنگام تست زنی تا حدی نایقینی را می پذیرند. هیچ داوطلبی را نمی‌توانید پیدا کنید که با یقین کامل (البته قبل اعلام نتایج) بتواند ادعا کند که چه نمره ای بدست می آورد. نایقینی خصیصه ذاتی تست های چهار جوابی است که البته هر چه داوطلب در موضوع درس ماهر تر و مسلط تر باشد و از تکنیک های کاهش نایقینی بیشتری استفاده کند می تواند به یقین بیشتری درخصوص درستی یک گزینه برسد. نسبی کردن نایقینی و افزایش تدریجی وزن و سنگینی درستی روی یک گزینه خاص کاری است که هر داوطلبی در مورد هر سوالی انجام می دهد. او ابتدا سوال را می خواند و با مراجعه به ذهن خود یا از طریق محاسبه جوابی را برای آن سوال پیدا می کند و بعد با نگاه کردن به جوابها به جستجوی نزدیک ترین و مناسب ترین پاسخ به سوال می گردد. او در حقیقت در حال کامل کردن فرآیند خاصی به نام کاهش نایقینی است و به محض اینکه سنگینی یقین او روی یک گزینه از حد آستانه و مشخصی فراتر رفت دیگر به پاسخ های دیگر نگاه نمی کند و مستقیما گزینه با یقینی بیشتر(و نایقینی کمتر ) را علامت می زند و به سراغ سوال بعدی می رود. کاهش نایقینی ربطی به علم آمار و احتمال و شانس ندارد. داوطلب در لحظه ای خاص و بعد از سبک و سنگین کردن کلی پارامتر در درون ذهن خود ناگهان به این نتیجه می رسد که یکی از گزینه ها از بقیه معتبر تر و قابل اعتماد تر است و به سراغ آن می رود. اگر این فرآیند کاهش نایقینی درست هدایت شود معمولا درست هم جواب می دهد و اکثر افرادی که اجازه می دهند تا ذهنشان با آرامش این فرآیند را طی کند معمولا به راحتی نیز امتیاز قبولی را بدست می آورند و در کنکور سراسری قبول می شوند. اما اگر این فرآیند با دخالت بی مورد ذهن مختل گردد به انحراف کشانده می شود و نتیجه ای جز اتلاف وقت و توقف بی دلیل روی جواب های منحرف کننده ندارد.
در روش استنتاج فازی به جای اینکه یک گزینه را به طور کامل درست یا نادرست فرض کنیم و آن را کلا بپذیریم یا کلا حذف نمائیم به طور نسبی هر گزینه را تا حدودی درست و تا حدودی نادرست فرض می کنیم و در جدولی چهار ردیفی(الف و ب و ج ود) برای هر گزینه یک عدد درستی بین یک و صفر نسبت می دهیم. برای مثال اگر در نگاه اول به نظر می رسد که گزینه اول خیلی درست به نظر می رسد و گزینه دوم تا حدودی درست و گزینه سوم کمی درست و گزینه چهارم بعید درست دیده می شود برای گزینه اول عدد ۸/۰ و گزینه دوم عدد ۶/۰ و گزینه سوم عدد ۴/۰ و گزینه چهارم عدد ۲/۰ را انتخاب می کنیم. سپس از زاویه ای دیگر به سراغ تست می رویم و از روش های میانبر و جایگزینی و شباهت سنجی و امثالهم کمک می گیریم و در هر بار مجددا برای نایقینی خود نسبت به درستی هر گزینه عددی منسوب می کنیم. نهایتا با جمع ذهنی این اعداد و البته وزن دهی به هر دیدگاه به طور استنتاجی خود را به سمت گزینه ای که فکر می کنیم باردرستی بیشتری دارد خودمان را می کشانیم. البته این روش معمولا ذهنی صورت می گیرد اما به عنوان تمرین اگر به صورت عددی دنبال شود سرجلسه می تواند به سرعت در مغز شکل گرفته و در کسری از ثانیه نایقینی ما را نسبت به گزینه صحیح کاهش دهد. این روش برگرفته از شیوه استنتاج فازی است که بر همین اساس در حال حاضربسیاری از تجهیزات پیشرفته محاسباتی که شبیه مغز انسان عمل می کنند مثل یخچال های فازی و ماشین لباسشویی های فازی و دوربین های عکاسی و فیلمبرداری فازی با همین روش کار می کنند و اتفاقا در محیط های با نایقینی و تردید بسیار بالا بسیار خوب هم جواب می دهند. (برای داشتن اطلاعات بیشتر در این رابطه می توانید از مجموعه آموزش های ویدئویی مهندس کوثری چاپ شده در بخش آگهی های همین مجله استفاده کنید.)
در مجموع در پاسخ به سوال :”آیا می توان در کنکور سراسری شانسی تست زد؟!“ گفت که اگر فقط کمی از قوانین احتمالات و روش های استنتاج آماری و فازی مطلع بود و احتمال عددی بعضی آرایش ها و چیدمان های خاص گزینه‌ها را به طور ذهنی در اختیار داشته باشید می توانید با احتمال درستی بالا چنان تست بزنید که بسیاری از کسانی که اطراف شما هستند گمان کنند شما شانسی تست زده اید و دلیل نمره بالا و قبولی تضمینی شما چیزی به جز خوش شانسی شما نبوده است! اما این چیزی است که آنها گمان می کنند و حقیقت امر چیز دیگری است!
چند احتمال کلیدی در مورد تست های کنکور
هماهنگی جواب سوال با خود سوال از لحاظ دستوری: پاسخ هایی که از نظر قواعد دستوری باسوال هماهنگی ندارند، غالبا(به احتمال ۸۰ درصد) غلط هستند. مثلا صورت مساله به صورت جای خالی است و از شما خواسته می‌شود جاهای خالی را با جواب درست پرکنید و یکی از گزینه ها اصلا مناسب آن جای خالی نیست.چرا که از لحاظ گرامری جایش آنجا نیست. توجه داشته باشید که ۲۰ درصدمواقع این شیوه جواب نمی دهد.
تست های جستجو کردنی: در این تست ها لازمه یافتن جواب این است که هر ۴ گزینه را جستجو کرده و جو اب صحیح را پیدا کنیم. در چنین تست هایی سعی کنید که برای جستجو همیشه از گزینه ج و د شروع کنید چرا که معمولا به احتمال ۶۰% یکی از این دو گزینه صحیح می‌باشد. همچنین مواظب باشید که انتخاب گزینه الف به عنوان جواب درست باید با وسواس و احتیاط زیاد و بعد از اینکه مطمئن شدید گزینه های ب و ج و د درست نیستند صورت گیرد. همچنین سعی کنید که از گزینه های طولانی فرار نکنید. گزینه ای که بررسی آن به ظاهر مشکل تر است در ۸۰% اوقات در تست های جستجو کردنی همان گزینه جواب است. توجه داشته باشید که ۲۰ درصدمواقع این شیوه جواب نمی دهد.
عدم نیاز به دانستن همه مطالب یک تست: برای پاسخ دادن به بعضی از تست ها نیاز به دانستن همه مطالب مورد نظر طراح نیست. و فقط با دانستن بخشی از تست می‌توانید گزینه های نادرست را از درست جدا و خود را به جواب صحیح برسانید. ۸۰ % سوالات کنکور چنین هستند. بنابراین اگر همه بخش های کتاب را نخوانده اید جا نزنید.
عدم نیاز به حل طولانی: در ۹۵% حالات در سوالات کنکور بخصوص دروس فیزیک و شیمی‌و ریاضی که به صورت مساله می‌باشند، سوالات راه حل های طولانی ندارندو عمدتا یک یا دو نکته خاص مورد نظر طراح می‌باشند. بنابراین هنگام حل این تست ها اگر دیدید که به محاسبات طولانی و استفاده از فرمولهای زیاد نیاز است، بلافاصله بفهمید که ازنکته مورد نظر طراح دور افتاده اید و یا در جایی اشتباه کرده اید.
 قیدهای تاکید و نفی بیانگر جواب غلط اند: گزینه هایی که دارای لغاتی مانند همیشه هرگز حتما و از این قبیل هستند،در ۹۵% اوقات صحیح نمی‌باشند. در حالی که گزینه هایی دارای کلماتی مانند ممکن است احتمالا و مانند اینها ۸۰% اوقات صحیح می‌باشند. توجه داشته باشید که ۳۰ درصدمواقع این شیوه جواب نمی دهد.
تست جواب های محاسباتی : بعضی اوقات از شما خواسته می‌شود درستی یک جواب را در چهار فرمول داده شده چک کنید. به جای حل کامل محاسبه جواب کافی است جواب داده شده را در فرمول قرار داده و ببینید آیا تساوی داده شده برقرار می‌شود یا خیر. در این مواردد ۷۰% اوقات بهتر است ابتدا با گزینه های ج و د شروع کنید. توجه داشته باشید که ۳۰ درصدمواقع این شیوه جواب نمی دهد.
تغییر فضای فکری هنگام قفل کردن روی چند تست پیاپی: اگر هنگام حل چند تست پیاپی چیزی به ذهنتان نرسید. سریعا متوقف شوید و با تنفس عمیق و تمرینات تن آرامی‌و در صورت امکان خوردن کیک و بیسکویت و کشمش و تنقلات دقیقه ای استراحت سعی کنید. به مغز خود اکسیژن و به بدن خود قند کافی برسانید. ۹۹% ایام این تکنیک شما را به حالت آرامش می رساند.
اولویت بندی دروس اختصاصی: بعد از اینکه تمام سوالات ساده همه درس ها را جواب دادید و مطمئن شدید که دیگر سوال ساده ای برای جواب دادن وجود ندارد و قبل از اینکه به سراغ روش های احتمالاتی بروید. مدت مشخصی را بسته به زمان باقیمانده (مثلا نیم ساعت) را برای درسهای با ضریب بالاتر (درس های ضریب ۴ کنار بگذارید ) و سعی کنید سوالات بیشتری از آن درس ها را تا حد امکان جواب دهید.
درس های با انحراف معیار منفی بالا: درس هایی که خیلی ها از آنها بیزارند و اصلا در کنکور به آنها اعتنایی نمی‌کنند. می‌توانند در ۹۰ درصدمواقع برای شما الهه شانس باشند. مثلا در رشته انسانی داوطلبان از تست های ریاضی بیزارند. در رشته تجربی درس های ریاضی و فیزیک کمتر طرفدار دارد. در رشته ریاضی نیز درس شیمی‌دچار نفرت شده است. حال آنکه ارزش واقعی یک تست از یک درس مشخص بعد از کنکور مشخص می‌شود. یعنی زمانی که معلوم شود چند نفر به این درس پاسخگو بوده اند. به عبارتی امتیاز سوالات درسی که عده کمی‌به آن پاسخ صحیح داده اند، مانند ریاضی در رشته تجربی و یا شیمی‌در رشته ریاضی و فیزیک به مراتب ارزش بالاتری از سوالات درسی دارد که عده زیادی به آن پاسخ می‌گویند و اینکه بگوییم در رشته تجربی فیزیک ضریب ۲ دارد و ریاضیات هم ضریب ۲، پس ارزش تستی این دو درس با هم برابر است کاملا غلط می‌باشد.
نقطه خنثی: وقتی عدد صفر بین دو گزینه قرینه قرار می‌گیرد. در هشتاد درصد مواقع حتما جواب خود عدد صفر است. توجه داشته باشید که ۲۰ درصدمواقع این شیوه جواب نمی دهد.
ربط تشابهی دو یا چند گزینه به هم یا ربط مشابهت : ربط شباهتی از مرسوم ترین و رایج ترین روشهای ربط دهی گزینه درست با غلط می باشد و تقریبا نخستین شکل مرتبط سازی گزینه ها با یکدیگر به شمار می آید. این شکل ربط دهی در حال حاضر توسط اکثر طراحان آزمون های تستی به صورت سراسری یا آزمایشی و اصولا در تمام امتحانات تستی به کار می رود. اساس این ربط دهی استفاده از شباهت ظاهری، فرمولی، شکلی و یا آوایی و یا نوشتاری بین گزینه های درست و نادرست می باشد. برای مثال ۲ و ۳ خیلی به هم شبیه هستند. این شباهت به دو دلیل است یکی شباهت غیر قابل انکار ۲ و ۳ به یکدیگر و دیگری زیر رادیکال بودن هر دو که اگر در یک تست ریاضی این دو عدد کنار هم قرار گرفتند باید به احتمال زیاد حدس زد که جواب درست باید بین این دو عدد قرار داشته باشد و قصد طراح این بوده که ما را بین این دو گزینه دچار اشتباه سازد. همین که به این نتیجه رسیدیم خود کشف بزرگی است، چرا که در بدترین حالت و در ۶۰ درصد مواقع می توانیم یکی از این دو گزینه را شانسی علامت بزنیم. توجه داشته باشید که ۴۰ درصدمواقع این شیوه جواب نمی دهد.
رابطه تضاد و تقابل بین دو گزینه: ۲+ و ۲- با هم متضاد می‌باشند. همین طور راست و دروغ و یا شب و روز خیلی ها با استفاده از اصل تضاد مطلبی را حفظ می‌کنند و یاد می‌گیرند و طراحان تست نیز از این روش یادسپاری بی خبر نیستند. به همین خاطر آنها سعی می‌کنند با گنجاندن گزینه متضاد در بین گزینه ها شما را گیج کنند تا شک شما را زیاد کنند. هدف طراح این است که شما را از گزینه درست دور سازد. ۷۰ % مواقع جواب بین دو گزینه متضاد قرار دارد. توجه داشته باشید که ۳۰ درصدمواقع این شیوه جواب نمی دهد.
 رابطه مجاورت و همسایگی بین دو گزینه
همسایه ها آشنا ترندو قیافه هایشان بهتر به خاطر سپرده می‏شود. از سوی دیگر اگر کسی در یک جاده افتاد و از جاده مطمئن شد ترجیح می‌دهد به جای تغییر جاده به مسیر خود ادامه دهد. گویی به محض دریافتن یک سرنخ بخش زیادی از نگرانی فرد کم می‌شود و متاسفانه به همان میزان نیز دقت فرد کاهش می‌یابد. چنان است که اگر میزان انرژی دقت یک داوطلب را در حفظ کردن یک مطلب ۱۰۰ واحد در نظر بگیریم. بیش از ۸۰ واحد دقت صرف یادسپاری بخش اول و ۲۰ واحد بقیه صرف یاد سپاری بخش های بعدی می‌شود. در این مواقع داوطلب گمان می‌کند که با اتکا به اصل “زنجیره تداعی معانی” بقیه مطالب خود به خود مقابل چشمان او ظاهر خواهند شد. اما طراح سوال در این میان به عمد وارد گود می‌شود و روی قسمت های بعدی (یعنی همان جا که دقت کم می‌شود) جاده انحرافی ایجاد می‌کند. مثلا شما جواب سوالی را به صورت “عقل و ایمان ” حفظ کرده اید. طراح در استفاده از کلمه “عقل” هیچ حساسیتی به خرج نمی‌دهد. چرا که خوب می‌داند. شما موقع یادگیری این مطلب انرژی دقت و توجه زیادی را روی کلمه عقل گذاشته اید. اما او روی کلمه دوم بازی می‌کند و ناگهان به جای واژه های ” عقل و ایمان”، در گزینه دیگر از کلمات “عقل و علم” استفاده می‌کند. اینجاست که تردید ظاهر می‌شود و شما در انتخاب گزینه درست بین دو گزینه دچار آشفتگی می‌شوید. اما برای شما که قصد دارید مچ طراح را بگیرید. همین گیج شدن یک نعمت بزرگ به شمار می‌آید. در ۶۰ درصد اوقات رابطه مجاورت و همسایگی راهنمای خوبی است که تردید شما را از چهار گزینه به دو گزینه کاهش دهد. به عبارت دیگر شما می توانید ۶۰% مطمئن باشید که جواب درست بین دو گزینه مجاور است. توجه داشته باشید که ۴۰ درصدمواقع این شیوه جواب نمی دهد.
رابطه تقارن بین دو گزینه
خیلی مواقع ما چیزها را از روی شکل قرینه شان به خاطر می‌آوریم. ما در دنیای آئینه ها زندگی می‌کنیم.حتی تصویری که ازشکل خود به خاطر داریم تصویری است که درآئینه از خود دیده ایم. ما خود را در زندگی جای دیگران قرار می‌دهیم و از این راه با آنها هم احساس می‌شویم. جابجایی آئینه وار و تقارنی آنقدر برایم ما جالب و جذاب است که اگر دو گزینه متقارن ببینیم، آنها را تقریبا یکی احساس می‌کنیم و اگر کمی‌دقت نداشته باشیم، آنها را به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می‌دهیم. درست شبیه بچه هایی که کفشهای چپ و راست را از هم تشخیص نمی‌دهند و خیلی مواقع آنها را عوضی به پا می‌کنند. این دلبستگی و وابستگی ما به قرینه ها و تصاویر انعکاسی باعث شده است که طراحان زیر تست فرصت را غنیمت بشمرند و از این گذرگاه به داوطلبین کنکور حمله کنند. آنها در تست ها جوابهای درست و غلط را به طور خیلی ساده آئینه وار و قرینه ای قرار می‌ دهند. در ۷۰ درصد اوقات گزینه درست بین دو جواب قرینه قرار دارد. توجه داشته باشید که ۳۰ درصدمواقع این شیوه جواب نمی دهد.
رابطه تناسب بین گزینه ها
مانند رابطه بین اعداد ۲/۰ و ۴/۰ و ۸/۰ که هر گزینه دو برابر قبلی می‌باشد. اینگونه ارتباطات غالبا در تست های ریاضی رخ می‌نماید. چرا که بی دقتی روی یک ضریب می‌تواند باعث بروز اشتباه در نتیجه نهایی شود. در این موارد طراح با فرض قرار دادن احتمال اشتباه در ضرایب حین محاسبه خود شخصا آن مسیر اشتباه را تا آخر طی می‌کند و نتیجه ای که بدست می‌آورد را در گزینه ها تزریق می‌کند. به این ترتیب برای داوطلب تله می‌گذارد که حتی با عبور از مسیر اشتباه باز هم بتواند نتیجه به زعم خود درست را در لابلای گزینه ها پیدا کند. به این ترتیب داوطلب با توجه به وقتی که دارد بعید است روی غلط بودن تست خود شک کند. در ۹۰ درصد اوقات گزینه درست بین جواب هایی است که با هم رابطه تناسبی دارند. این روش موثری است برای حذف یکی از جوابهای نادرست و در نتیجه افزایش احتمال درستی بقیه گزینه ها. توجه داشته باشید که ۱۰ درصدمواقع این شیوه جواب نمی دهد.
رابطه معکوس بین گزینه ها
مانند رابطه بین اعداد  وکه بیشتر در تست های ریاضی رخ می نماید.
بی دقتی در انجام یک عمل تقسیم معمولا منجر به انحراف داوطلب از گزینه درست به سوی گزینه غلط معکوس می شود. در ۶۰ درصد مواقع جواب درست معمولا بین دو گزینه معکوس است. توجه داشته باشید که ۴۰ درصدمواقع این شیوه جواب نمی دهد.
ربط دهی گزینه ها به هم ازطریق زنجیره تداعی معانی
سیستم یادسپاری یادگیری و یادآوری انسان بر اساس اصل تداعی معانی کار می‌کند. به این ترتیب که اگر یک “نشانه کلیدی” به عنوان ورودی به این سیستم اعمال شود، زنجیره ای از حافظه ها و خاطره ها و یادداشت ها و یادسپرده ها از همان نشانه کلیدی شروع و به صورت یک زنجیره بی انتها اما به هم مرتبط ادامه می‌یابد. برای مثال به محض اینکه نشانه کلیدی “نیوتن” به طریقی (مثلا نوشتن نام نیوتن و یا تصویر نیوتن در حالی که به یک سیب خیره شده است و یا حتی حرف بزرگ انگلیسی N ) می‌تواند شما را به یاد قوانین اول و دوم و سوم نیوتن و فرمول شتاب و محاسبه مسافت در حرکت شتابدار و …. بیاندازد. یعنی فقط یک کلمه می‌تواند مانند یک چاشنی کوچک زنجیره ای از انفجارهای پی در پی را به عهده داشته باشد. درست شبیه چاشنی بمب اتمی‌که قدرت انفجار زیادی ندارد اما با تامین انرژی اولیه زنجیره ای از فعل و انفعالات می‌تواند یک انفجار هسته ای را شکل دهد.
“نشانه کلیدی” در یاد آوری و یاد سپاری و یادگیری و حتی یاددهی مفاهیم و موضوعات درسی بسیار مفید است. اما در عین حال اگر در دست یک طراح تست بیافتد می‌تواند به صورت ابزاری گمراه کننده وارد عمل شود و شما را در بین زنجیره ای از گزینه های غلط به دام اندازد. به همین خاطر اگر در یک سوال کنکور متوجه شدید که طراح تست قصد دارد با استفاده از ویژگی تداعی معانی نشانه های کلیدی گمراه کننده درذهن شما ایجاد کند و مسیر تصمیم سازی شما را در جهتی دیگر هدایت کند. سریعا گزینه های با ارتباط اشتقاقی و مشتق و گرفته شده از هم را جدا و دسته بندی کنید و در بین آنها دنبال پاسخ صحیح بگردید. ۸۰ درصد مواقع این روش ضد حمله گزینه های تردیدی شما را از چهار گزینه به سه یا دو گزینه تقلیل می دهد. توجه داشته باشید که ۲۰ درصدمواقع این شیوه جواب نمی دهد.
ارتباط هارمونیکی یا هم آوایی بین گزینه ها: بسیاری از مواقع ما با گوش خود یاد می‌گیریم. بخصوص درس هایی که مربوط به زبان فارسی، عربی یا انگلیسی می‌باشند. در این مواقع یادگیری عمده ما از طریق “صدا” صورت می‌گیرد. “صدا” می‌تواند اطلاعات زیادی را با خود حمل کند که از جمله می‌توان به وزن و آهنگ و طرز تلفظ آن صدا و حتی حروف صدادار و بی صدای موجود در یک کلمه گفتاری اشاره کرد.
به عنوان یک اصل بخصوص در تست های مربوط به زبان های فارسی، عربی و زبان های خارجی مانند انگلیسی همیشه مواظب باشید که برای فریفتن و دور سازی شما از گزینه درست معمولا سعی می‌شود از گزینه ای با شکل ظاهری مشابه و از همه مهم تر هارمونی و طرز تلفظ و آوای مشابه استفاده شود. در این مواقع شما بی اختیار به سوی گزینه هم آوا کشانده می‌شوید و خود به خود از جواب درست دور می‌افتید. در درس های حفظی مانند عربی فارسی و انگلیسی ۶۰ درصد اوقات از این روش برای فریب دادن داوطلب استفاده می شود. توجه داشته باشید که ۴۰ درصدمواقع این شیوه جواب نمی دهد.
ربط دهی بر اساس بیشترین تعداد جزء مشترک
آن دو گزینه ای در یک سوال بهترین جفت مشکوک را تشکیل می‌دهند که بیشترین جزء مشترک (از لحاظ تعداد ) را دارا باشند.این جزء مشترک در مرحله اول “کلمات مشترک” است و در مرحله دوم تعداد” حروف مشابه” و در مرحله سوم شکل گرامری و جایگاه جزء مشترک در جمله جواب. طراحان سوال بنا را بر این می‌گذارند که بسیاری از داوطلبین مفاهیم را طوطی وار و فقط بر اساس حفظ یک تعداد واژه های کلیدی یاد گرفته اند و وقتی جملاتی مشابه با همان واژ ه های کلیدی اما با معانی و مفاهیم متفاوت به عنوان گزینه انحرافی در کنار گزینه اصلی قرار گیرد، این دسته داوطلبین نمی‌توانند جواب درست را ازبین آنها تشخیص دهند. بسیاری از داوطلبین در ۹۰ درصد اوقات فریب طراح را می‌خورند و سردرگم می‌شوند. اما آنها که هشیارتراند از همین امر استفاده می‌کنند و فقط با شمردن تعداد اجزای مشترک آن سه یا دو گزینه ای که به ترتیب دارای بیشترین تعداد جزء مشترک می‌باشند را به عنوان دسته گزینه های تردیدی جدا می‌کنند. ۹۰ درصد اوقات این روش جواب می دهد. توجه داشته باشید که ۱۰ درصدمواقع این شیوه جواب نمی دهد.

 

 

همچنین ببینید

خلاصه کتاب معارف اسلامی ۲

جزوه خلاصه کتاب معارف اسلامی ۲

جزوه خلاصه کتاب معارف اسلامی ۲ فرمت pdf مهمترین نکات کتاب معارف اسلامی ۲ نویسنده …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.